بازی عشق
من ازبازیه هفت سنگ بدم میادمی ترسم
انقدرسنگ روی سنگ بگذاریم که
میانمان دیوارشود،بیا لی لی
بازی کنیم تاهرجایی که
رفتیبازبرگردی پیشم
میتونی سوال بپرسی
کاش می فهمیدی کاش میفهمیدی قهر میکنم تا دستم رامحکم تر بگیری
بلند بگویی بمان نه اینکه شانه ای
بالا بیندازی و بگویی
هرطور راحتی..
منتظراست وقتی خدا ازپشت،دستهایش را روی چشمانم گذاشت
ازلای انگشتانش آنقدرمحودیدن دنیاشدم که
فراموش کردم منتظر است نامش راصداکنم....
باسنگ دلم صحبت کن
گفتمش بی تو دلم میمیرد /
گفت با خاطره ها خلوت کن /
گفتمش خنده به لب میمیرد /
گفت با خون جگر عادت کن /
گفتمش با که دلم خوش باشد /
گفت غم را به دلت دعوت کن /
گفتمش راز دلم را چه کنم /
گفت با سنگ دلم صحبت کن .
من وخدا دیشب باخدادعوایم شد
باهم قهرکردیم
فکرکردم دیگردوستم ندارد
رفتم گوشه ای نشستم
چندقطره اشک ریختم وخوابم برد
صبح که بیدارشدم
مادرم گفت:
نمیدانی ازدیشب تاصبح چه بارانی آمده است...
دراین حوالی باران می باردبه حرمت کداممان ؟
فقط همین رامیدانم صدای پای خداست
شایددلی دراین حوالی گفته باشددوست دارم
بارون بارون که می باره دلم برات تنگ
ترمی شه راه می افتم بدون
چترمن بغض می کنم
آسمون گریه....
خاطرات ایستادن کوه اجباراست
رفتن سرنوشت آب است
افتادن تقدیر برگ است
بی هیچ چشم داشتی
حراج محبت کنیم که
همه ی ماخاطره ایم
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: یاسی جون و سیامک :::::::::::::::::::::: زبانم لال
به من گفت برو گورِت رو گم کن …
و حالا هر روز با گریه به دنبال قبر من می گردد !
کاش آرام پیش خودت و زیر زبانی می گفتی :
“زبانم لال !”
دمش گرم....
پسرا همیشه زرنگ بازی در میارن این یه نمونش
مخاطب خاص...
بعضی از سر دردها نه با چایی خوب میشه، نه با ژلوفن و نه حتی با خواب !
بعضی از سر دردها فقط با دیدن اون دوتا چشمای لامصب تو خوب میشه...
حلالم کنید...؟؟؟
روز مرگم اشک را پیدا کنید، روی قلبم عشق را پیدا کنید
روز مرگم خاک را باور کنید روی قبرم لاله را پرپر کنید
خانه را وقف نیلوفر کنید پیکرم را غرق در شبنم کنید
روز مرگم دوست را دعوت کنید، بعد مرگم خنده را سر کنید
رفتنم را ای دوستان باور کنید.
اگه دیگه نتونستم بیام نت حلالم کنید
میخوری یا میبری؟
خدا پرسید میخوری یا میبری؟
و من گرسنه پاسخ دادم میخورم !
چه میدانستم لذت ها را می برند، حسرتها را می خورند ... ؟
دنیای این روزای من...
مرد میخوام بازش کنه
یکی از بزرگترین گره های زندگی !
بدون شرح...
اقا جون زود تر بيا تا وضع خراب تر نشه
از چی بگم برات؟؟؟؟؟؟؟
از چی بگــــم برات ؟ شاید قصه دوس داری
قصهء کلاس رفتن توی دانشــگاهِ غیر انتفاعی
اگه قصه تلخه ، مثه استاد توِ کلاس
بد ترین جای دنیا ، دانشگاه ماس
که نشستند مثه بُــز و هی میگن کاشکی
یه استاد خوب جای این لجن داشتیم
محمد برگـشــت ، از بغلی مدادشو گرفت
یهو استاد پرید روش مچشو گرفت
اون استاد بد ، با داد و فریاد گفــت
زود برو بیرون ، ولـی دَرَم قفل بود …
بدبخــــت شدم ، استاد بیرونم کرد ایـــــزد
ای کاش جای بیرون کردنم، یکم منو میزد
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـی که
استادش دل نداره ، مثـه پلاسـتیکه
اصَـن میخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده
دیگه درس نمیخونه، میگه مدرک کیـلو چنده
از چی بگـــــــــم؟ استادی که خیلی خوشگله
یا نخندیدن به قیافش که خیلی مشگله؟
یا اون استاد که اخلاقش مثله سگ بده
آدم میخواد اینقدر بزنتش تا صدا سگ بده
هی گفت جاتُ عــوض کنُ من حوصله کــردم
تـــو کلاس حسابداری یه مُدلِ دردم
یـهـو دیـدی استاد و له و لورده کردم
کارِ خودمــو خودشــو یه سَــــره کردم
یادداشت... زیباترین یادداشت روی در یخچال:
قهربسه.وقتی اومدم خونه بغلم کن کصافط...!!!!
گریه تا کی؟
اَشک هایمـ مثله سیل میومدن ولی . . . حالا اَشکهایَم هَم شَبیه تُو شده اند!
دلتَنگ کِه می شوم ، نمی آیند . . .
هـیچ وقت با کـسی که دوسش داری ، طـولانی "قـَهر" نـکن
چـونـ بی تـو زندگی کـردن رو یاد می گـیره.!!!
کاش حـداقل باهات قهـر بودم تا بهونه ای می بـود
تا به نـبودنت عـادَت کنـمـ . . .
مخاطب خاص.....
بگذار بگویند خسیسم...
من " دوستت دارم "هایم را خرج کسی نمیکنم...
جز مهربانی های تو😍😍😍😍 ترشی... حواستونو جمع کنید مث اینا نترشید
علم چقدر پیشرفت کرده!!!!!!!!!!!!!!! هَی وایِ من
یه لحظه بهش فکر کن............... بیشترین استفاده قرآن بین ما:
تو مجالس ترحیم و قبرستونها برای مرده هامون !
یه کتاب دکوری روی تاقچه ها و قفسه کتابهامون!
رد کردن مسافرامون از زیرش برای دفع بلا !
چهار قل و ان یکادشو سر در خونه ها و مغازه هامون برای برکت و رفع چشم زخم آویزون میکنیم !
یکی از ملزومات تزئین سفره عقد ، هفت سین ، شب چله و....!
کسب انواع عناوین و القاب هنری به خاطر نوشتن آیاتش در ابعاد میلیمترییا کیلومتری و امثال اینها....!
ابزار کار رمال ها و دعا نویسها !
قسم خوردن به اون ، هرجا که بخوایم حرفمونو باور کنن ( حتی یه بچه 7 ساله هم هر جا نیازش باشه میگه: به قرآن قسم ! )
استخاره باهاش برای خرید و فروش و ازدواج و طلاق....!
.......... میمونه یه سؤال! : قرآن برای همینها اومده؟
فقط همین استفاده ها رو از قرآن میکنیم؟.....
......همین؟!!
شما چی؟ چه طور استفاده ای از قرآن میکنید؟
وقتی حواسم نبود و کمی روسری ام لیزخورده بود و موهام دیده می شد
با لبخند گفتی: «موهات بیرونه ها خانومی!»
درحالی که موهام رو قایم می کردم نگاهی به زنهای اطرافم تو خیابون انداختم.
شرم آور بود.
شوهراشون چه بی خیال.
««اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری»»
پا برهنه......
اینجــا صـدای پـا زیــاد می شنــوم...!
امــا هیچکــدام تــو نیستــی ...!
دلــــــم ؛ خـوش کرده خــودش را بــه ایـن فکــر ؛
که شایــد ؛ پابرهنه بیایی ...
ههههههه حال ميكنم ضايع شد
دقیقا
برابری=عدالت؟؟؟
کدوم رو میپسندی؟
عاقا پسرا و دختر خانومای وب نطر بدن و بگن کدوم حجاب رو میپسندن
خاطره نیومده ها نظر بده
این چی رو ثابت میکنه؟
منو بالشم و ........... گریه های بی صدا هـــمه مــــرا با خنده هـــای بـــاصدا می شناســــند،
امـــا این بــــالش بیچــــاره ،
با گریه هـای بیـــــصدا...!
تاريخ : چهارشنبه دوازدهم تیر 1392 | 20:8 | نویسنده : رضا | GetBC(20); نظر بدهید سلامتی... به سلامتی اون دختری که گرمای دست دوست پسرشو با گرمای بخاری ماشین یه بچه پولدار عوض نمیکنه
.
.
.
.
به سلامتی پسری که وقتی یه دختر رو میبینه وایمیسه دختره که خواست سوار شه گاز میده میره...
.
.
.
به سلامتی دختری که حرمت چادر رو داره وزیر چادر هزار گند نداره که اسم بقیه رو لکه دار کنه
.
.
.
.
به سلامتی پدری که با غرور درباره پاکی دخترش حرف میزنه ودختری که غرور پدرشو نمیشکنه...
.
.
.
به سلامتی مادری که دخترش واسش سنبل نجابته ودختری که قدر این سنبل رو میدونه
.
.
.
به سلامتی برادری که اینقد باغیرته که اگه دوستاش درباره خواهرش حرف بزنن بزنه تو دهنشون....
.
.
.
به سلامتی عاشقی که عشقش بهش خیانت کرد
.
.
.
به سلامتی مرد وزنی که به خدا وفا دارن ونگاشون هرزه نیست ودنبال هر کس وناکسی راه نمی افته
.
.
.
به سلامتی دختر پسرای خوش غیرت....
متنفــــــــــرم !+18 متنفــــــــــرم
از اون آدمایی که انگشت اشاره ی هرزگی به سمتم میگیرن!
متنفــــــــــرم
از اون آدمایی که گناه های نکرده من رو گناهان کبیره میدونن و شروع میکنن به نصیحت کردن!
متنفــــــــــرم
از اون آدمایی که نقاب ایمان به چهره شون زدن ولی خیانت کردن جزو وعده های غذایی شونه!
به سلامتی
به سلامتی پسری که،
به دختره دست نزد
گفت:شاید قسمت هم نشدیم
نمیخوام دست خورده باشی
یا علی
نقش خنده دار سرنشینان در ماشین ما ایرانی ها نقش خنده دار سرنشینان در ماشین ما ایرانی ها (طنز) 1 - کشیدن بقیه کمربند ایمنی راننده و نگهداشتن آن هنگام مشاهده افسر راهنمایی و رانندگی
2 - دادن شماره تلفن راننده به سرنشینان خودروی بغلی
3 - تعویض دنده هنگامی که راننده در حال مکالمه با تلفن است
4 - تیکه انداختن به عابرین پیاده
5 - جیغ زدن هنگام عبور از داخل تونلها
6 - فحش دادن به دیگر رانندگان بخاطر رانندگی بد آنها
7 - تشویق راننده برای لایی کشی
8 - فحش و نفرین به راننده موقع عبور از روی دست اندازها
9 - خوابیدن با صدای خروپف زیاد در جاده ها
10 - ایجاد قوت قلب برای راننده هنگام دعوا
11 - … و در نهایت انجام مجلس کفن و دفن راننده ..
چه دختر گلیه!
فکر کنم این هر روز سه وعده به گلاش اب میده
دلُم از مِحنَتِ دل دوریِ تو وودِه دونیم
تو زِ مه دوری اگرچه خُمُن پَهلیِّ هَمیم
به چه واهَمَه نِزیکیت دوری تو از مه عزیز
مه چِطو کَشُم وا خو ایی غم وغصه یِ عظیم
هر شو ازعشقِ تو امنیندِه قرار
کَمطِرف ز عشقِ تُن راهِ فُرار
شو وتاریکی و حسرتِت به دل
حالِ مه إهکِردِه وا یَک حالِ نَزار
حالِ مه اگَه بَدِن،اگَه نزارِن و خُراب
ولی دل مه ناشِوِه به مه وَشه دل تو کباب
ایی دلُم فقط همی دل تو أشِوِه
أشِوِه که تو به عشقُم نکنی رد و جواب
شوُنِ بی قراری مه نَ فکرِتُم
آخِه مه ایی دردِ خو واکه بُگُم
واکه بُگُم تا که بفهمه دردِ مه
واکه بُگُم که مه اسیرِ عشقِ تُم
عشقِ تو اسارتِ محضِن و بس
عشقِ تو به ایی دلُم هست چو قفس
دردِ عشقِت به دلُم عادت وودِه
عادتی که به مه إهکِه خوار و خَس
قفسِ عشقِ تو به مرغِ دلُم
جایِ شادی وطَرَب نیندِه حَرُم
جایِ اندوه و غم وحُزنِن و بس
دردِ دل نَخِه قفس ناکُن کُدُم
ای خدا ای خالقِ عشق وجمال
ای نَهادِه دربشر حُسن وکمال
راحتُم کُن تو ز ایی عشق وبلا
کاری کُن که درد وَشه خواب وخیال
مرغِ دل،ازقفسِ عشق،خواهِشِن تو بِگِه بال
تاکه ایی تَنِ نَحیف بارِ دِگَر بیِه به حال
روزی که دل،ز رُخِ جَمیلِ تو دل خو بِکَن
روزیِن که چِهم به راهیم خِیلِه سال
همی شعربخونی مه چه بگم دگه؟
دلِ دل هندِه به سر
ز تو نینده هیچ خوَر
درفراقِت بی وفا
ایی دو چهمُم ووده تَر
به چه ای یار به چه
رفتی و نگشتی بَر
رفتی وُ إتکِه جَفا
به مه فرض إدکِرِه خر
ایی کِدَک به خو نناز
بَروُ روتُن زودگذر
وای از ایی کِبر و غرور
که به تو إهشسته ضرر
تو به کارُم ناخوری
تو إتهَه به مه خطر
خدایا یَک روو أوود
که به ایی کُنُم چِپَر؟
تا أخوره دار زنُمِش
و هُده صدایِ خر
واشتا دل خُنُک وَشه
مگه إهشسته ضرر؟
ایی خودی رفت ونَهُند
وای ازایی آدمِ شَر
تو أصَن وِلی بُکن
شاعرَک ای شیخِ نر
پرخوری پرخوری مکنی که جن نینده بدن،اصَن پرخوری گناه اهشه،به خداکه.
آلاشماشعربخوانیدواندرزبگیریدآففرین به شما:
یالاّ بسِن تو چه کِدَک میخوری؟
وَز همه نوع أطعَمه هم پُرپُری
ألُنبُنی تاکه به سرحَدِّمرگ
میرسی وُ روزِ دگَرهم توحیاناکنی
به مثلِ چوک فیل ووده لاشِ تو
وای بسِن،وای بسِن پرخوری
هیللکوناوو تو مگَه کم خوری؟
چاخ وودی،چاخ وودی،چاخ وودی
وای به ایی لاشِ تُلوِت عزیز
تِکِت ووده،تِکِت ووده هَمَش پی
هیللکوخواهش تورژیمی بِگِر
تاکه بیِه به جُنِ تو ایمنی
وقتِه گذشتِن و نَخَردِن رسید
گُناربه خو،گُنار به خو،پیروَشی
مگه أوو که بعدِ ایی همَه سال
به یَکدِفَ ول بکنی پرخوری؟
آه چگونه تو گُناری به خو
وُ چیزه خَش ول أکنی ناخوری؟
تاکه بگینی تو خوراکیِّ خَش
آه که مانَدمگَه در سرتُری؟
تو کَم کَمَک ول بکن ایی عادتِت
مگَه أوو یَکدفعه آدم وَشی؟
شاعرَک آدم بِوَش وُ کم بخور
تو مطمَعِن وش که ایطو نامری
دردها یالاّااااا،أفهمی ازچه وقتن که شعرملایی دخه وبلاگ نمناده؟پترات وپترات یک چوکوشعرآموزنده بنست عجب آدمم أ.
په آلاشعربخونی.نظروپیشنهادواانتقاد اهیادنشه.ازکسانیکه دفعه قبل ازوبلاگ انتقادکردنم ممنانم!!هِههههه
شعر:
ایی همَه درد زکیاأته خدا
وبه چه دلُن ووده زشت وسیا
*************
مرَضِ دل تونگیری ای عزیر
کَز وبا هم بَتِرِن،ای عجبا!
*************
شایدَم دخه دلُن عشق کمِن
درمُنِ ایی مرضُن عشقِ خدا
*************
بی هدف شایدتو نیندِی وُ ولی
هدفت ووده کوچیک وگذرا
*************
شاعرَک بکش نِفَس تاکه بمونی زندَه
به چه نیندِه،به چه نیندِه نَ ایی دینیاهوا
*************
دست وپا بزن تو ای دلِ سفید
دَخه ایی وسوسَه اُنِ دینیا
*************
چارَه چِن مشکل کیان همی بگو
همی بگو که چه به ایی دلِن دوا
*************
گَرتُواسی محوگردد دردها
کَروه ایی عشق بریز ای شاعرَک دراین خِلا*
-------------------------------------------------
گَرتُواسی محوگردد دردها
کَروه ایی عشق بریز ای شاعرَک دراین خِلا
=
آلا خُتُن معنی مال همی بیت بفهمی مه خو معلم ادبیات نیندم.مه خُدُم معنی ایی بیت نفهمیدنم ولی دقیقانافهموم که چطو به شماتوضیح هدم.بخشیدن از خُتُن آلا.
وبدوتانکنیم،بدبه مخلوقِ خدا چوکلکن مکنی مسازی اذیت حیونن نکنی که گناه اهشه جن نیند.
مگه چه به شما أوو؟گش به جن شمااریزه که یَک دنگ کهره بگینی و دخه راویی نکنی؟؟؟؟؟؟؟!!!.
دست ازسرگَکُن بکشی اذیت ایشُن مکنی،دار به جغَر خر میسکین مزنی مگه چه به شمااهکرده عه؟
واماشعر:
خوارِشان نه نکنید
ومحبت بکنید
کهره را گُروَه و مُشک
وتمامِ حیوانات
وکسِه شاگفت که:
لَهبِزمکنیدآنهارا
موذی است پس بکشَش
وگرفتارِجُنِ مرگ مکن
آنهارا
دلِ تو می شِوِه که
یَکنِفَه یَک روو بیِه
وکندآزارت
وکندپِچ پِچَت وُ
برود ول کندَت؟
دیم اورا مگُنار
گُروَه رامیگویم
چوکلک گوش بدار
چورَکَت رامفشار
که دو دَنگ چهمانَش
ز دو گالَکهایش
نَجَهَدآن تلِ شهر
زآزارِ دوکهرَه گو که برتوست چه بهرَه
زمن ای دوست به توهشداراست
وقتِ آزارنکَنَدکَک ز دُماغَت کهرَه
وچطومیکندَت زهرهَ
کَزسرِ دیوالی
الکی میکَردی
وا دوشاخه چوکدَر
یاسِکَط خواهدشدیازخمی
وچه سوداست گنوغا ز اینکار به تو
گَپِ من میفهمی؟
واگر میفهمی دِه جوابی هیللَک
که الهی هیچوقت در دینیا
نزنی تو پَک پَک
الکی در رُوِ گا کردن
نیند ارزنده هنر
کهره را رَم تو ببر
که همین کارِمفیدیست،بله
دَلَّه ها عشق نثارِ هر خروکهره و گا
وبدوتانکنیم،بدبه مخلوقِ خدا
بیکارَک
بازهم شاعرک شعری دیگرازخودرا دراین وبلاگ گذاشت.
اگه أتوی شعربخونی خوبخونی به مه چه.
بیکاری وبی عاری هِی وای چه سختی است
وقته که تو إتهست کار،آن موقع مستی است
********
وآنگَه که توبیکاری ای آدم بیکارَک
هیللک تو بکن ماتُم کآن غایِه ی زاری است
********
نشتِی توفقط یَک جاوچهم تو به دیوالِن
ازدستِ که بیکاری،گو،ایی چه طلسمی است
********
تَمپَل مَوَش ای بی عار،واشتاکه توکار إدنین
گَرلَتتِه ی تَرهستی،ایی عادت پَستی است
********
کُن گوش توای لَتتَه،ای لتتَه که تَرهستی*
دگه بس تَمپَلی کِردِن که تَمپَلی سُستی است
********
سست بِی خو مکُن جانُم
که عادتِ رَذلی است
******** بلندوَ وُ بُکن کاری
گرباتو توانی است
********
ای شاعرَکِ بیکاربرخیزوبُکن کاری
شعر کَرد به وبلاگت که شعرِ محلی است
*:کُن گوش توای لَتتَه،ای لتتَه که تَرهستی=دراین مصرَع منظور از لتته ی تَر آدم تنبل است
کهره گیمیزی یک دنگ شعردرقالب مثنوی:
یالاّای کَهرَه نری،بلندوَ تابرِی به رَم
صحوگَه دخه سُراگیمیزمکن وبو سُهارمکن واتَم
*****
ای عزیزدَخه سُراگیمیزمکن ودُکُنی لکَه مدَه
هیللکو گُنار به خو وجاگَه رَم سو به خو هدَه
*****
ای خداکهرَه گیمیزی تونصیبِ کَس مکن
تاکه چَک دُکُنی کَس شاش وگیمیزی ایی نکن
*****
دردِتوعاشقین ای کهرَه نری
که همَش شاش اکنی دَخه سُراچَک دُکُنی
*****
روو تو ناکُن که جلو کَهره ی گیسَه*شاش کنی
اتوی جلوِ اُن کارُنِ واکلاس کنی
*****
اُن خودش جلوِ تو گَندَه أکن زی پشتِ خو
ألتُماسِن ای نری گیمیزِ خو سو هده تو
*****
تاکه درجاگِه ی خودشاش نکنی
ودگَه دُکُنیُن لاش نکنی
*****
یکسره فیس اکنی جلوِ کهرَه اُن،نری!
توگنوغی،توگنوغی،همچویَک دانَه خری
*****
ای خدابه ایی گنوغ شفاهدَه
وبه مه یاپول یاکه سُراهدَه
*کهره گیسه:نامزدمال کهره گیمیزی
عیدسعیدفطر عَید سعیدفطربه تمام مسلمانان جهان مبارک وشه.
روزِ عَیدوود بدو
بلند وش از جاگَه و خُو
+++++
روز جشن وشادین
عَشو چه کیف وحالین
+++++
بلند وَ تابرم نُماز
جُنِت إهشَه بویِ پیاز
+++++
قبل از نُماز جُن خوبشور
الهی که نگردی کور
+++++
صابون ولیف وسنگ پا
بکَش وبُکن دعادعا
+++++
که ای خدا چرکُن بره
آبرو مه نره نره
+++++
چرکُن لگیده مثه چسب
دگه مکن مانند اسب
+++++
دخِه دل سورَغ وخاک
بِوَهل وشی هیللک تو پاک
+++++
نَ گَر بکن لباس نو
از گر مکَن لباس تا شو
+++++
یالاّ آلا برم مَجِد(مسجد)
مجِد خو نادُن که بیِد
+++++
پهلیِ تو ای شاعرک
عقل خو مکُن چو تمبولَک
+++++
نُماز عید فطر بُخُن
بلند وَ دلتنگی مکُن
+++++
ای شاعرک حلال بکُن
هرکه إدّی ازپیرو جَوُن
+++++
بعدِ نُماز دستُن بگِر
خنده بکن هِروهِروهِر
+++++
سرسفره عیدی شاعرک
بُمُش به ایی و وش تو تَک
+++++
پولِ خو بارِزبکنی،که مه پول عَیدی أمبِوِه
پُنصَدیُن به خو بِسِی پولِ زیادی أمبِوِه
+++++
یا دَه تِمَن یابیست تِمَن
کمتِه ندِی عزیزِمن
+++++
بخیلی خو تو درنیار
بیم خو بگِر پول خو بیار
+++++
پَنجاه تِمَن چه أدَن به تو؟
اصَن بسَه پول خو به خو
+++++
معطلِ پولِ تو که أکن
بروبخیل وگِر بُکُن
+++++
ولی طِمَهکارنَوَشیم
که هرچه أدن سیر نَوشیم
+++++
بَسِن همُن نَمچند تِمَن
که شایدَم به مه هُدَن
بپ ومم یک دنگ شعردرباره بپ ومم:
چه گرَسته ایی تو ای مُم
که رسیده است خوراک شُم
ایی تِکِ مه باز نَغارِن
تابه ایی خوراک بیارِن
بدومُم چهم انتظارُم
ودگه طاقت ندارُم
شو و روزای مُم نَکاری
تابه ماخوراک بیاری
منجَل و تاوَه وچولَه
ترِکیده یَکتالولَه
بدوای بَپ توکیایی؟
به سُرالولَه بیاری
اگَه پول تودرنیاری
پول لولَه ازکیاأتاری؟
صحو وشوای بَپ نَکاری
تاهیللَک پول دربیاری
ای مُم وبَپ ای عزیزُن
زندگی ما تُکِه میزُن
آلاکه تُلو وودیم ما
نبایدأهیادکنیم ما
که چه کارُن نَتُکرده
شمابه ما،گَپ تُکرده
بُدُنیم قدرِ بَپ و مُم
ای که أخونی شعرمه واتُم
اگَه رفتِن ازایی دینیا
نادُنِن که بیَن پَشتا
اُنموقَع إهنین به توسود
گِر کِردِن اندازَه یَک رود
سیامک
مورخ :
۱۶/۹/۱۳۹۲