ღ برایم بخند ღ دوستت دارم ღ

 
برایم بخند
برایم که می خندی ...
چشم هایت که هیچ ، آسمان هم زیبا می شود !
 

 
 
 
✔ دوستت دارم هدیه ایست که هر قلبی فهم گرفتنش را ندارد ...
✔ قیمتی دارد که هرکسی توان پرداختش را ندارد ...
✔ جمله ایست که هر کس لیاقتش را ندارد ...
✔ این جمله برای توست که لایق شنیدنش هستی ...
 
دوستت دارم
 

    ❤ با ارزشترین چیز دنیا ❤

 
 
من رابطه هایی را دوست دارم که دو طرفه اند…
هر دو میکوشند برای ادامه دار شدنش…
هر دو خطر می کنند…
هر دو وقت می گذارند…
هزینه می کنند…
هر دو برای یک لحظه بیشتر، در کنار هم بودن ...
با زمان هم میجنگند…
من عاشق رابطه های دو طرفه ام ♥
رابطه هایی که برای هر دو طرف ، با ارزشترین چیز دنیاست.
بـــــــرای هــــر دو … ♥ ♥
 
 
شب مهتاب
 
شب مهتابه و چشمام بازم از یاد تو خیسه

دیگه عادت شده با بغض واسۀ تو می نویسه


کاش می فهمیدی که قلبم خونۀ آرزوهات بود

یه نفس تنها نبودی همیشه دلم باهات بود


آسمون و ماه نُقْرَش با یه عالمه ستاره

شاهدن که این بریدن دیگه برگشتی نداره


رفتی بی اونکه بدونی دل من مال خودت بود

حال بغضای شبونم به خدا حال خودت بود


سهم چشمای تو بودن توی دنیا هر چی داشتم

واسۀ خاطر نازت جونمو گرو گذاشتم

یه دروغ ساده اما قصۀ ما رو بهم زد

سرنوشتمونو آخر با جدا شدن رقم زد


تو پشیمون شدی و من حالا صندوقچۀ دردم

سخته اما باورش کن من دیگه بر نمی گردم


اما یادت باشه حرفا مث گوله های برفن

خیلیا قربونی یای بی گناه دو تا حرفن


تو ترانه های شرجیم می درخشی تو همیشه

اما من هر کاری کردم که ببخشمت نمیشه
 

 
 
 
 نقطه ی پایان
 
تو رو کجا گمِت کردم بگو کجای این قصه
که حتی جوهر شعرم همینو از تو می پرسه
 
که چی شد اون همه رویا همون قصری که می ساختیم
دارم حس می کنم شاید ، من و تو عشقو نشناختیم
 
میون قلبای امروزی ما ، نمی دونم چرا نمیشه پل بست
مثه دو ماهی افتاده بر خاک به دور از چشم دریا رفتیم از دست
 
به لطف و حرمت خاطره هامون نگو همیشه یاد من می مونی
که نه من مثل اون روزای دورم نه تو دیگه برای من همونی
 
بذار جز این سکوت سرد لبهات برام چیزی به یادگار نمونه
بذار تا نقطه ی پایان این عشق مثه اشکی بشینه روی گونه
 
تحمل می کنم غیبت ماهو ، می دونم نیمه ی همدیگه هستیم
نشد پیدا بشیم تو متن قصه به رسم عاشقی دردو شکستیم
 
میون قلبای امروزی ما نمی دونم چرا نمیشه پل بست
مثه دو ماهی افتاده بر خاک به دور از چشم دریا رفتیم از دست
 

 
 
 
ساده
راحت و بی دردسر کنار تو
با منی و من در اختیار تو
 
با همین توی تموم لحظه ها
خوابای خوب دیده دنیا واسه ما
 
واسم آهنگ ملایم می ذاری
زیر لب بهم میگی دوسم داری
 
وقت شام شمعا رو روشن می کنی
پیرهنی که دوست دارم تن می کنی
 
توی آغوشی که تسلیم منه
حس تند نفساتو دوست دارم
سر گذاشتم روی بالش و فقط
به هوای تو و با تو دوست دارم
 
من ازت چیز زیادی نمی خوام
خیلی ساده با دلت کنار میام
 
مثل آسمون اون ستاره هاش
به تو وابسته شدم یواش یواش
 
وقتی هرکسی باهات حرف می زنه
باز نگاهت زیر چشمی به منه
 
تورو بیشتر از همیشه دوست دارم
تورو تا اونجا که میشه دوست دارم
 
توی آغوشی که تسلیم منه
حس تند نفساتو دوست دارم
سر گذاشتم روی بالش و فقط
به هوای تو و با تو دوست دارم
 
من ازت چیز زیادی نمی خوام
خیلی ساده با دلت کنار میام
 
مثل آسمون اون ستاره هاش
به تو وابسته شدم یواش یواش
 
من ازت چیز زیادی نمی خوام
خیلی ساده با دلت کنار میام
 
مثل آسمون اون ستاره هاش
به تو وابسته شدم خیلی زیاد
یواش یواش
 

 
 
حس
 
تو چه باشی چه نباشی
پیشم بمونی یا جدا شی

من واست عوض نمیشم
من واست عوض نمیشم

تو برام یه حس خوبی
که مثل ِ نفس میمونه

قدر این حس قشنگو
بگو جز من کی میدونه

نمیتونم نمیتونم
نگران تو نباشم
چجوری بگو چجوری
تا ابد مال تو باشم


نمیتونم نمیتونم
نگران تو نباشم

چجوری بگو چجوری
تا ابد مال تو باشم


دستاتو میگیرم تو بگی بمیر می میرم
برای زندگی باتو عاشق سر به زیرم


نمیتونم نمیتونم
نگران تو نباشم

چجوری بگو چجوری
تا ابد مال تو باشم


نمیتونم نمیتونم
نگران تو نباشم

چجوری بگو چجوری
تا ابد مال تو باشم

 
+ ادامه مطلب
 

ادامه مطلب
   

 
فرشته ی بی بالم
برای پرواز تو آسمون آغوشت دلتنگترین مرغ عشقم تو حصار دوری !!
و
خیس ِ بارون ِ تنهایی ...
بی آشیون ، دنبال ِ سایه بون ِ چشمات هستم !!
و حریم آغوشت مقصد نهایی رویا های منه!
 

  ♥یک خلوت عاشقانه♥

 
اگربجای هردعایی که کردم یک قدم برمیداشتم الان درکنار خدا بودم..!
 
 
خدارا دوست بداریم
حداقل اینگونه اگر روزی مردیم به کسی خواهیم رسید که روزگاری دوستش داشتیم !!
 
 
    ♥ اس ا م اس عاشقانه ♥  

 
یادت باشه
من خاطرت رو می خوام …
نه خاطره ات رو ….
 
 
حقارت واژه ها را وقتی دیدم که نتونستن مهربونیت رو توصیف کنند
به اندازه تمام خوبی های دنیا دوستت دارم .
 
 
تــفــاوتـــے نــבارב
خــواب بــاشــم یــا بــیــבار
زیــبــاتــریــטּ تــصــویـــر پــیــش چــشــمـــانــم
هــمــیــشـــہ
تــویــــے ♥
 
 
رویا هایی هست که شاید هرگز تعبیر نشوند
اما همیشه شیرین اند
مثل رویــــای داشتن تـــــــو . . .
 
 
کاش میدانستی
نه فرصتی دارم برای فراموش کردنت و نه جراتی برای دوست نداشتنت
مهم نیست
می بینی چقدر بی عرضه ام مخاطب خاصم !!
 
 
تـــــو
زنـدگـی مـیـکـنـی
پـیـر مـیـشـوی
تـمـام مـیـشـوی ...
 
مـــــن
عـاشـقـت مـیـشـوم
عـاشـقـت مـیـمـانـم
عـاشـقـت مـیـمـانـم ...!
 
 
مثل یک روحی؛ رها از بند زندان و تنی
دور هم باشی اگر از من٬ همیشه با منی
تو همیشه بی خبر مهمان بغضم میشوی
بی هوا از چشم های خسته ام سر می زنی
 
 
در روزهایی که دلم شکسته است یادحرفهای پدرژپتو به پینوکیو میافتم که می گفت:
پینوکیو !چوبی بمان.
آدم ها سنگی
اند.
دنیایشان قشنگ نیست.
 
 
ستاره ها وقتی میشکنند
میشن شهاب
اما دلی که میشکنه
میشه یه سوال بی جواب
 
 
خسته ام… از تـــــو نوشتن…!
کمی از خود می نویسم
این “منم” که،
دوستت دارم…!
 
 
مرد عاشقـ
مردیهـ کهـ زنـ مورد علاقشو تو باسـ عروسیـ تصور کنهـ نه لختـ
 
 
ذهنـــم فلـــــج میشود… وقتــــــی میخــوانمــت و تــــــو نمیگویی جانــــــم ؟
 
 
نیستی … و من پُرم از لحظاتی که مملو از توست
 
 
تنهایی خیلی خوبه.. اما دو نفره اش..!
 
 
مردای واقعی؛ زیباترین دختر دنیا رو دوست ندارن
اونا دختری رو دوست دارند که بتونه دنیاشون رو به زیباترین شکل بسازه . .
 
 
 قابل توجه خانوما
مرد اونه که قلبتو شارژ کنه
نه سیم کارتتو !!!!!!!!!!
 
 
اسمتو رو سیگار نوشتم
برای اولین بار کشیدم
تا بسوزی و فراموشت کنم
اما نمی دونستم با هر پوک
ذره ذره میری تو نفسم و
می شی همه چیزم
 
 
عشق چیست ؟
 
 
به کوه گفتم عشق چیست؟        لرزید.   به ابر گفتم عشق چیست؟        بارید.   به باد گفتم عشق چیست؟         وزید.   به پروانه گفتم عشق چیست؟     نالید.   به گل گفتم عشق چیست؟       پرپر شد.   و به انسان گفتم عشق چیست؟    اشک از دیدگانش جاری شد و گفت؟     دیوانگیست!!!  
 

 
دوستون دارم
 
 
 
برای تو می نویسم...

برای تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...

برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...

برای تويی كه احسا سم از آن وجود نازنين توست ...

برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...

برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...

برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...

... تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است برای

برای تويی كه قلبت پـا ك است ...

برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است...
       
چرا رفتی؟؟؟؟؟
 
 
 
خدایا...........
 
 
خدايا فقط تو را مي خواهم.....باور کرده ام که فقط تويي سنگ صبور حرف هايم
مي ترسم از اينکه بگم دوسش دارم...اون نمي دونه که با دل من چه کرده...نمي دونه که دلي رو اسير خودش کرده
هنوز در باورم نيست که دل به اون دادم و اون شده همه هستي ام
روز هاي اول آشنايي را بياد مياورم آمدنش زيبا بود ...آنقدر زيبا حرف مي زد که به راحتي دل به او باختم و او شد اولين عشقم در زندگي
بارالها گويي تو تمام زيبايي هاي عالم را در چهره و کلام او نهاده بودي
واين گونه مرا اسير او کردي و دل کندن از او شد برايم محال و داشتنش بزرگترين ارزويم در زندگي
حالا که عاشقش شدم تو بگو چه کنم که تنهايم نگذارد....خدايا امشب به تو مي گويم چون تو تنها مونس تنهايي هايم هستي..
چگونه بگويم بدون او مي ميرم....او رفته و در باورم نيست نبودنش...
خود خوب مي دانم او مرا کودکي فرض کرد که نمي داند عشق چيست و براي عاشقي حرمتي قائل نمي باشد
مرا به بازي گرفت يا شايد....نمي دانم.....دگر هيچ نمي داني.. اعتراف مي کنم نفسم به بودن او وابسته است
بعد رفتن او دگر اين نفس را هم نمي خواهم....حال تو بگو چه کنم ؟
بار خدايا دوست دارم مرا بفهمد حتي براي يه لحظه
   
بیا
 
 
بیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیم
برگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشد
دلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شده
چه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدی
چرا رفتی از کنارم؟
تو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبت
با چند خاطره ماندم
برگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شود
دلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ
صدای خنده هایت تنگ شده
با آمدنت من را دوباره زنده کن
واحساس را دوباره در وجودم شعله ور کن
تا عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسم

 
چطور بگم که دلتنگ توام تویی که مونس شب های دل بی قراری ام بودی
چطور بگم که باغ دلم به غم نشسته واز دوری تو دلتنگ شده؟
چطور بگم که وجود تو... گرمای صدای دلنشین توبه من آشفته
زندگی می بخشه؟
چطور بگم که این دل بی طاقت بهانه تو را می گیرد؟
چطور بگم که دستانم گرمی دستانت را می خواهد؟
ای تنهاترین ستاره زندگی من
پشت پنجره دل تنگم به انتظار لحظه با تو بودن می مانم
تا با آمدنت دل بی قرارم را آرام کنی

       
 

زندگی زیباست
 
زندگی زیباست ، اگر روح آزاد عشق و محبت اسیر زندان فراموشی دل نگردد و خزان یأس گلبوته های امید بهار جان را در وسعت انتظار زرد خویش ، مدفون نسازد زندگی زیباست اگر عقده های زخمی بزرگ ، طپش زیستن را از قلب کوچک کبوترها نرباید و در ذهن شلوغ بیشه زار اندیشه ، مرگ نیلوفرهای وحشی نروید زندگی زیباست اگر لب خوفناک تیرها ، خون بیدهای مجنون را در جام سبز لیلای چمن نریزد و دست بی خبر طوفان ، گل خواب را در صدف آبی باغ پرپر نکند زندگی زیباست اگر کنار جویباران نیم خفته ، غزالهای خسته دشت از آغوش وهم و هراس بگریزند و در بال رویاهای شیرین به آن سوی حصارهای شب سفر کنند زندگی زیباست اگر خرمن هستی جنگل در خشم آتشین تندر نسوزد و خاکستر سیاه مرگ تن پوش درختان بی پناه و محزون نگردد زندگی زیباست اگر پری مهربان قصه ها از بستر خاطره ها برخیزد و در معصومیت و صداقت ناب کودکان همواره زنده بماند زندگی زیباست اگر هوای نگاه تو از آه سینه سوز خاکهای افسرده بارانی شود و مسیح دستانت در کالبد دستهای مرده بذر حیات و رویش بپاشد زندگی زیباست اگر من و تو در کشتزار قلبمان گلی بکاریم که هیچ کس را یارای چیدن آن نباشد و هیچ اشکی جز اشک شبانه عشق رخسار زیبایش را نشوید زندگی زیباست حتی برای تو که هم آغوش رنج و حرمانی و آفتاب شادی رابه خنجر زهر آلود شب غم سپرده ای آری زندگی برای تو نیز زیباست زیرا روزی مهمانی عزیز در خانه دلت را خواهد زد و با حضورش زندگی را از نو به تو تقدیم خواهد کرد مهمانی که عشق نام دارد
 
به سلامتی عزیزان
 
  ღ♥ღ
به سلامتی درخت!
نه به خاطرِ میوش، به خاطرِ سایش.

 ღ ღ♥

به سلامتی دیوار!
نه به خاطرِ بلندیش، واسه این‌که هیچ‌وقت پشتِ آدم روخالی نمی‌کنه.
ღ ღ♥

به سلامتی دریا!
نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یک‌رنگیش.
 ღ♥ღ

به سلامتی سایه!
که هیچ‌وقت آدم رو تنها نمی‌ذاره.
 ღ♥ღ
به سلامتی پرچم ایران!

که سه‌رنگه، تخم‌مرغ! که دورنگه، رفیق! که یه‌رنگه.


ღ♥ღ

به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمی‌دونن، دوسمون دارن و نمی‌دونیم.

ღ♥ღ

به سلامتی نهنگ!
که گنده‌لات دریاست.


ღ♥ღ

به سلامتی زنجیر!
نه به خاطر این‌که درازه، به خاطر این‌که به هم پیوستس.


ღ♥ღ
به سلامتی خیار!
نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.
ღ♥ღ

به سلامتی شلغم!
نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش.


ღ♥ღ

به سلامتی کرم خاکی!
نه به خاطر کرم‌بودنش،به خاطر خاکی‌بودنش


ღ♥ღ

به سلامتی پل عابر پیاده!
که هم مردا از روش رد می‌شن هم نامردا !


ღ♥ღ

به سلامتی برف!
که هم روش سفیده هم توش.


ღ♥ღ

به سلامتی رودخونه!
که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.


ღ♥ღ

به سلامتی گاو!
که نمی‌گه من، می‌گه ما.


ღ♥ღ

به سلامتی دریا!
که ماهی گندیده‌هاشو دور نمی‌ریزه.


ღ♥ღ

به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو می‌گیره دورش.

ღ♥ღ

به سلامتی بیل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.


ღ♥ღ

به سلامتی دریا!
که قربونیاشو پس می‌آره.


ღ♥ღ

به سلامتی تابلوی ورود ممنوع!
که یه ‌تنه یه اتوبان رو حریفه.


ღ♥ღ


به سلامتی عقرب!
که به خواری تن نمی‌ده.

(عرض شودکه عقرب وقتی تو آتیش می‌ره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش می‌کُشه که کسی ناله‌هاشو نشنوه)



ღ♥ღ

به سلامتی سرنوشت!
که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.


ღ♥ღ
به سلامتی سیم خاردار!
که پشت و رو نداره.
 
الهی
 
مناجات
 
 

الهی:
دلی ده که طاعت افزاید
طاعتی ده که به بهشت رهنمون آید
 علمی ده که در او آتش هوا نبود

عملی ده که در او آب ریا نبود
 دیده ای ده که غر ربوبیت تو بیند
 دلی ده که ذل عبودیت تو گزیند
 نفسی ده که حلقه بندگی تو در گوش کند
 جانی ده که ز هر حکمت را به طبع نوش کند.
             
برام دعا کن عشق من
   
برام دعا كن عشق من، همين روزا بميرم ...


آخه دارم از رفتن بدجوري گُر ميگيرم ...

دعا كنم كه اين نفس،تموم شه تا سپيده ...

كسي نفهمه عاشقت، چي تا سحر كشيده ...

اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

اگه يروز برگشتي و گفتن فلاني مرده ...

بدون كه زير خاك سرد حس نگاتو برده

گريه نكن براي من قسمت ما همينه ...

دستامو محكمتر بگير لحظه ي آخرينه ...


اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

برام دعا كن عـــــــــشــــــــــق من ...
       

چشمان‌ات راز ِ آتش است.

و عشق‌ات پيروزي‌ي ِ آدمي‌ست
هنگامي که به جنگ ِ تقدير مي‌شتابد.

و آغوش‌ات
اندک جائي براي ِ زيستن
اندک جائي براي ِ مردن


و گريز ِ از شهر

 
 
که با هزار انگشت

 
 
به‌وقاحت

پاکي‌ي ِ آسمان را متهم مي‌کند.

کوه با نخستين سنگ‌ها آغاز مي‌شود
و انسان با نخستين درد.

در من زنداني‌ي ِ ستم‌گري بود
که به آواز ِ زنجيرش خو نمي‌کرد ــ
من با نخستين نگاه ِ تو آغاز شدم.
 
به خاطر هیچی زندگی نمیکنم !!!!!!!!!!!!!!
 
 


 
پرسيد:
 به خاطر كي زنده هستي؟ با اينكه دلم مي خواست با تمام وجودم داد بزنم
"بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هيچ كس. پرسيد پس به خاطر چه زنده
 هستي؟ با اينكه دلم فرياد ميزد "به خاطر تو" با يك بغض غمگين گفتم به
خاطر هيچ چيز. ازش پرسيدم تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليكه اشك
 تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده
 است.
       
دوست داشتن واقعی
 
 

اگر می توانستم مجازاتت کنم
از تو می خواستم......
به اندازه ای که تو رو دوست دارم
مرا دوست داشته باشی        
سوختن
 
 
 
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت
                                      بيچاره از اين عشق سوختن آموخت
فرق منو پروانه در اينست
                               پروانه پرش سوخت ولي من جگرم سوخت
      
     
سوختم
 
 
 
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت
                                      بيچاره از اين عشق سوختن آموخت
فرق منو پروانه در اينست
                               پروانه پرش سوخت ولي من جگرم سوخت
      
     
نمی بخشمت اما ...
 
 
  .... بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي .... بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي كه برايم شكستي .... .. بخاطر احساسی كه برايم پرپر كردي ..... نمي بخشمت .... بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي    
     
راه بی پایان
 
           
زيبايي ام را پاياني نيست

وقتي كه در چشمان تو به خواب مي روم
و  هراس كودكانه ام را از پای در می آورم
 
در عطري كه از تو بر سينه دارم

چه بي پروا دوستت دارم

و چه بي نشان تو را گم مي كنم

وقتي كه دروغ مي گويم
 
دختری که در چشمهای من،تو را جستجو می کند
 
 دروغ است
 
این جا فقط پسری است که هر روز از تو می پرسد!


 
اسکله
   

 
 
اسکله ی ناز چشات      
کاری دارم 
                                         یه قایقم
تو ساعته یه ربع به عشق
  عقربه ی دقایقم    
گرمی دستای تو رو
                                                  به صدتا دنیا نمی دم                                          
هر وقت که یارم تو بودی
                                                         بی کسیو نفهمیدم                                   
تو بند دل
                                                               سلول عشق
                                       حبس نگاتو می کشم                  
 ولی بازم رو میله ها ش      
                                                                        عکس چشاتو می کشم
آی قصه ی بی سر و ته
                                                                             شعر بدون قافیه            
برای مرگ این پسر
                                                                                       نبودن تو کافیه
              
 
عشق و دوست داشتن
 
 
 
عشق نيروي است در عاشق كه او را

به طرف معشوق مي كشاند

 و دوست داشتن جاذبه اي است در دوست

كه دوست را به طرف دوست مي برد.........

عشق غذا خوردن يك حريص است......

دوست داشتن در سرزميني بيگانه

  يافتني است...... عشق جنون چيزي

 جر خرابي و پريشاني نيست ... اما

دوست داشتن در اوج معراج از سرحد

          عقل فراتر مي رود به قله بلند افتخار......

       
دوستت دارم . شاید تکراری باشه اما ارزش نوشتن دوباره داشت
 
 
 

گویند شقایق ها نمی میرند ، تا
 
مرگ شقایق ها دوستت دارم
 
خلوتم را نشکن
 
 
 
خلوتم را نشكن .
تقدیم به تمام عاشقان


خلوتم را نشكن

شايد اين خلوت من كوچ كند

به شب پروانه

به صداي نفس شهنامه

به طلوع اخرين افسانه

و غروبي كه در ان

نقش ديوانگي يك عاشق

بر سر ديواري پيدا شد.

خلوتم را نشكن

خلوتم بس دور است

ز هواي دل معشوق سهند

خلوتم راه درازي ست ميان من و تو

خلوتم مرواريد است به دست صياد

خلوتم تير وكماني ست به دست سحر

خلوتم راه رسيدن به خداست

خلوتم را نشكن
 

 
 
 
عشق واقعی اینجوری بایدباشه
 
 
عشق خاطره ای است که زمان را توان نابودی آن نیست.
نوایی است روح پرور. شاد و خوش آهنگ. نوایی که ترنم آن
به گوش نمی رسد.
 
  عاشق تنها     حقیقت دارد که تو می‌توانی با دست‌های من
     سه تار قلم مو را بنوازی و نُت‌های رنگ پریده را  فیروزه‌ای کنی
    ( باید بسیار زیسته باشی که این همه از آسمان آکنده‌ای)

    حقیقت دارد که من می توانم با شعر های تو
    با باران مشاعره کنم .. و بند نیایم
    ( باید بسیار گریسته باشم که این همه در واژه های تو غوطه‌ورم‌)

   تا من بنفشه ها را  میان شب های زمستان قسمت کنم ،
   تو یک خوشه انگور به صدایت  تعارف کن
   خطی از شعرهایت را که بخوانی ،سال ، تحویل می شود
   (حقیقت دارد که در حضور تو بودن .. همیشه از نبودن زیبا تر است  
     
 
 
عشق
به کسي عشق بورز که لايق عشق

 
باشد

 
نه تشنه ي عشق
 
چون تشنه روزي سيراب مي شود.